![]() |
![]() |
![]() |
معنی و مفهوم گسیختن
گسیختن در لغت نامه به معنی جدا شدن ، رها کردن ، شکافتن ، پاره شدن ، قطع شدن معنی می دهد.
پس در خیلی مواقع می توانیم از واژه ی گسیختن استفاده کنیم.
مثلا هنگامی که میخواهیم به دوست خود بگوییم از این به بعد تو این طرف خط و من آن طرف (مثل تصویر هدر سایت گسیختن) یا هنگامی که از رابطه ای بیرون آمدید می توان از واژه گسیختن روابط استفاده نمود.
البته در موارد دیگری بجز روابط عاطفی هم می توان از این لغت استفاده نمود.

گسیختن اتم
اتم از جمله چیزهایی است که گسیختن درباره ی آن معنی نمی دهد.
اَتُم (به انگلیسی: Atom) واژه ای است یونانی به معنی «ناگسستنی» (من تقسیم نمیشوم)، اتم واحد تشکیل دهنده تمام مواد (یا تک تک عناصر شیمیایی) است که متشکل از یک هسته مرکزی است که محاطه شده با ابر الکترونی با بار منفی. تعریف دیگری آن را به عنوان کوچکترین واحدی در نظر میگیرد که ماده را میتوان به آن تقسیم کرد بدون اینکه اجزاء بارداری از آن خارج شود.اتم ابری الکترونی، تشکیلشده از الکترونها با بار الکتریکی منفی، که هسته اتم را احاطه کردهاست.
گسیختن خانواده
در جوامع انسانی، خانواده به گروهی از افراد گفته میشود که با یکدیگر از طریق همخونی، تمایل سببی، یا مکان زندگی مشترک وابستگی دارند. خانواده در بیشتر جوامع، نهاد اصلی جامعهپذیری کودکان است. سازمان ملل متحد (۱۹۹۴) نیز در آمار جمعیتی خود، خانواده را چنین تعریف میکند: «خانواده یا خانوار به گروه دو یا چند نفرهای اطلاق میشود که با هم زندگی میکنند؛ درآمد مشترک برای غذا و دیگر ضروریات زندگی دارند و از طریق خون، فرزندخواندگی یا ازدواج، با هم نسبت دارند. در یک خانواده ممکن است یک یا چند خانواده زندگی کنند، تمام خانوارها، هم خانواده نیستند.» انسان شناسان بهطور کلی نهاد خانواده را اینطور طبقهبندی میکنند: مادرتباری (مادر و فرزندان او)، زناشویی (زن و شوهر، و فرزندان؛ که خانواده هستهای نیز خوانده میشود)، و خانواده گسترده (consanguinal) یا همخونی که در آن پدر و مادر و فرزندان با دیگران مثلاً خویشاوندان در مکان مشترکی زندگی میکنند. همچنین در برخی جوامع مفاهیم دیگری از خانواده وجود دارد که روابط سنتی خانواده را کنار گذاشتهاند. خانواده به عنوان یک واحد اجتماعیِ جامعه پذیری، در جامعهشناسی خانواده مورد بررسی قرار میگیرد. تبارشناسی رشتهای است که دودمانهای خانوادگی را در تاریخ مطالعه میکند. همچنین اقتصاد خانواده در علم اقتصاد بررسی میشود. اهداف خانواده و اقتضای تأسیس آن ایجاب میکند که بانیان آن یعنی زن و شوهر، در تحکیم و پایداری این بنا، نهایت سعی خود را بکنند و با همان انگیزه که بر تشکیل آن اقدام کردند، بر دوام آن اصرار ورزند تا وحدت و پویایی این نهاد مقدس تا پایان حفظ شود. در خانواده نقشهای مختلفی وجود دارد که هر کدام با توجه به ویژگیشان توسط یک یا چند نفر از اعضای خانواده انجام میشوند. به عنوان مثال وظیفه امرار معاش خانواده بر عهده پدر خانواده میباشد. یکی از وظایف بسیار مهم در خانواده تربیت فرزند است که به عهده پدر و مادر میباشد ولی به خاطر ارتباط بیشتر مادر با فرزند تأثیر بیشتر از طرف مادر بر فرزند صورت میپذیرد.
معمولا گسیختن خانواده بر پایه جدایی پدر و مادر است که به آن طلاق گفته می شود.
شاید برایتان عجیب باشد که درحال حاضر آمار طلاق رشد بسیار بیشتری نسبت به ازدواج در جامعه مان دارد و فرزندان طلاق که از گسیختن روابط بین پدر و مادر خود ناراضی و نا امید نسبت به آینده هستند.
طلاق به معنی پایان قانونی ازدواج و جدا شدن همسران از یکدیگر است و در پی آن حقوق و تکالیف متقابلی که بین زوجین در هنگام ازدواج وجود داشته از میان میرود. طلاق معمولاً وقتی اتفاق میافتد که استحکام رابطه زناشویی از بین میرود و میان زوجین ناسازگاری و تنش وجود دارد. طلاق اجتماعی، تغییرات در دوستیها و سایر روابط اجتماعی است که مرد یا زن طلاق گرفته با آنها سر و کار دارد. طلاق روانی، موقعیتی است که از طریق آن فرد پیوندهای وابستگی عاطفی به همسرش را قطع کند و به تنها زیستن تن دردهد.
گسیختن جامعه
سال 2010 یک منبع آگاه اعلام کرد که رژیم مقابل فلسطین طی برنامه ی زمان بندی شده ای اعلام کرده است که تا 15 سال آینده هیچ خانواده ای در جهان نخواهیم داشت.
آن زمان هیچ کس متوجه ی اهمیت این موضوع نبود اما اکنون که یک خانواده ی چهار یا پنج نفره فقط در یک خانه زندگی می کنند و هر کس به دنبال کار و گرفتاری خودش است این موضوع در جامعه ی مان درحال شکل گیری است.
پدر خانواده درحال مرور اپلیکیشن های موبایل خود ، مادر با دوستان مجازی در شبکه های اجتماعی و فرزندان نیز به همین ترتیب ، ظاهرا در یک خانه و پیش هم هستند ولی هیچ یک با دیگری سخن نمی گوید و هرکس مشغول به کارهای خویش است.
گسیختن خانواده ها از مدت ها قبل برنامه ریزی شده و شکل گرفته است و مهم اینکه این روند به آرامی درحال قدرت گرفتن است.
همانطور که در بالا نیز گفته شد ، این موارد در نهایت منجر به گسیختن کامل خانواده و طلاق خواهد شد چون هیچ روابطی بین نزدیکان نیست و طبق اصول روانشناسی ، اگر یک خانواده حداقل 20 فضای اشتراکی نداشته باشند ، آن خانواده با شکست روبرو خواهد شد ، برنامه ها و فضاهای اشتراکی می تواند غذا خوردن دورهم بودن و صحبت کردن ، باهم فیلم دیدن ، باهم چای خوردن ، باهم میهمانی رفتن ، باهم پارک رفتن ، حتی باهم قدم زدن باشد.
رسیدن به آرامش و اطمینان و دوری از افسردگی و اضطراب از اساسیترین نیازهای سرشتین آدمی و از دیرباز جزو مسائل اساسی بشر بودهاست. همین مسئله موجب شده تا در ادیان و آیینهای کهن بشری، ضمن تشریح علل آرامش روحی و روانی، راهکارهایی برای پاسخ به این نیاز اساسی بشر ارائه شود. از طرف دیگر، بهداشت و سلامت روانی یکی از نیازهای اجتماعی نیز هست؛ چراکه عملکرد مطلوب جامعه مستلزم برخورداری از افرادی است که از نظر سلامت و بهداشت روانی در وضعیت مطلوبی قرار داشته باشند.
اگرچه جریان روانشناسی مدرن بهطور گسترده در مسیر تلاشهای علمی قرار دارد، ولیکن این مسیر سابقه مناقشات تاریخی دارد. زمینه برخی از انتقادات روانشناسی بر پایه اخلاقیات و فلسفه استوار گردیدهاست. برخی معتقدند روانشناسان با در مرکز قرار دادن ذهن انسان در آزمایشها و مطالعات آماری، بهشکل دهی ماهیت آنها پرداختهاند؛ زیرا این روشها با انسان بمانند اشیاء بیجان و چیزهایی که با آزمایش مورد بررسی قرار گرفته برخورد میکنند. گاهی اوقات روانشناسی بهعنوان ابزار از بین بردن خصایص انسانی، بیتوجهی یا بیارزش کردن هر آنچه برای ابناء بشر لازم است، تلقی میگردد.
یک انتقاد مشترک از روانشناسی به نامتعادل بودن آن بهعنوان یک علم بر میگردد. نظر به اینکه تکیه بعضی از زمینههای روانشناسی بر روشهای تحقیقات «ضعیف» از قبیل زمینهیابی و پرسشنامه قرار دارد، برخی گفتهاند که این زمینههای روانشناسی بهاندازهای که خود روانشناسی ادعا میکند علمی نیستند. روشهایی از قبیل درونگرایی و تحلیل متخصص، که توسط برخی روانشناسان مورد بهرهبرداری قرار دارند، بهصورت باز با مسئله ذهنیت برخورد نموده و بر پایه مشاهده قرار دارند. در اینجا سؤال مطروحه آنست که آیا بایست روانشناسی را بهعنوان علم طبقهبندی نمود یا خیر زیرا عواملی مانند عینیت، اعتبار، جامدیت بهعنوان معیارهای کلیدی وجوب تجربه و علم بهشمار میآیند. از این جهت برخی شاخههای روانشناسی دارای این معیارها نیستند. از سوی دیگر، استفاده گستردهتر از کنترلهای آماری و طراحیهای تحقیقات که بهصورت فزایندهای پیچیده میگردند، تحلیلها، روشهای آماری و همچنین عدم استفاده از روشهای مشکل دارتر مانند درونگرایی، حداقل در بخشهای روانشناسی دانشگاهها، باعث کاهش سطح انتقاد نسبت به آنچه درگذشته بود گردیدهاست.
روانشناسی فرهنگی (Cultural psychology ) بخشی از دانش روانشناسی است و این دیدگاه را دارد که ذهن و فرهنگ جدایی ناپذیرند و بر این اساس نظریههای رواشناسی در یک محیط ممکن است در محیط دیگر محدود شوند .
در غرب روانشناسی فرهنگی معمولاً فرض میکند که مردم در همه فرهنگها و همه جامعهها فرایندهای روانشناختی یکسانی دارند. اما طرفدارهای روانشناسی فرهنگی بر این باورند که چنین فرضیهای نادرست است. روانشناسی فرهنگی، یک جنبش میان رشتهای بین روان شناسان،جامعه شناسان،ودیگر دانشمندهای اجتماعی است.روانشناسی فرهنگی به این واقعیت میپردازد که فرهنگ فرد،سنت ها،زبان و جهان بینی ان، چگونه در نمادهای ذهنی و فرایندهای شناختی او تأثیر دارند.
تهیه شده توسط تیم گسیختن دات آی آر
یه عالمه برنامه فال و طالع بینی🌬 رو داخل موبایلت📲 داشته باش 🚀
✅ با این کانال دیگه برای فال و طالع بینی و سرکتاب و اینها دنبال جایی نمیکردی 👇 رایگان هم هست ها💅 | ||||||
![]() تلگرام |
![]() سروش |
![]() روبیکا |
![]() آی گپ |
![]() ایتا |
![]() بله |
![]() فال قهوه |
![]() طالع بینی ازدواج |
![]() کف بینی آنلاین |